حسین علیزاده

حصار  و نی نوا ، دو مورد از موزیکهایی هستند که در دسته موزیک ویدئوهای محرم جای گرفته‌اند، هرچند این دو قطعۀ بی‌نظیرِ حسین علیزاده ، رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی هم دارند. در این نوشته به داستان محوری که این دو قطعه برمبنای آنها ساخته شده اند، خواهیم پرداخت.

موزیک ویدئوهای محرم حصار و نی نوا

حصار

حصار  و نی نوا ، دو مورد از موزیکهایی هستند که در دسته موزیک ویدئوهای محرم جای گرفته‌اند، هرچند این دو قطعۀ بی‌نظیرِ حسین علیزاده ، رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی هم دارند. در این نوشته به داستان محوری که این دو قطعه برمبنای آنها ساخته شده اند، خواهیم پرداخت.

قطعه حصار را با هم بشونیم:

قطعه «حصار» شنونده را ناظر بر ورود و خروج دسته‌های سینه زنی و زنجیر زنی قرار می‌دهد و علیزاده در این‌باره می‌گوید «این دسته‌ها در انبوهی از گرد و خاک و غبار محو می‌شوند و من برای این قطعه پایانی خاص ننوشته‌ام، بلکه پایان‌بندی این قطعه به گونه‌ای است که نشان دهنده همین محو شدگی دسته هاست که گویی ناظر این مراسم صدای سنج و ضرب زورخانه را همراه با دورشدن این دسته‌ها می‌شنود تا زمانی که محو و درغبار گم شوند.»

به بنا بر گفته مجید درخشانی که در این آهنگ نواختن سنج را نیز بر عهده دارد، قطعه «حصار» به همراه قطعه «سواران دشت امید» برپایه ردیف دستگاهی موسیقی ایرانی است که با ریتم‌های ادواری آمیخته شده‌است. بنابر گفته ابوالحسن نجوا، کارشناس موسیقی بخش فارسی بی‌بی‌سی، «حصار» از برخی جهات نقطه عطفی در کار حسین علیزاده و موسیقی ایرانی به‌شمار می‌رود.

قطعه نی نوا از حسین علیزاده

روزهای خاصی بود که هنوز هم تمام چیزهایش از جمله تلخی‌ها و شیرینی‌ها، که تلخی‌هایش بیشتر بود، برایم زنده است، ولی برای من،نی نوا مانند نوشتن خاطرات روزانه بود و وقتی می‌گویند که انگیزه و منظورت چه بود می‌گویم که هیچ منظوری جز اینکه خاطرات روزانه‌ام را در سال ۶۲ به زبان موسیقی بنویسم نبود.

مصاحبه با حسین علیزاده در مورد قطعۀ نی نوا از زبان حسین علیزاده

به گفته حسین علیزاده، زمانی که این قطعه را می‌ساخته، به دلیل جنگی که در آن دوره بین ایران و عراق وجود داشت و مبهم بودن نتیجهٔ جنگ، همراه با نوشتن نت‌ها اشک می‌ریخته: «من همیشه نتایج این جنگ را می‌دیدم و همه چیز را در هاله‌ای می‌دیدم که مثلاً نتیجه جنگ چیست؟» او همچنین می‌گوید در آن زمان به او پیشنهاد شد کارهایی برای جنگ بسازد اما آن پیشنهادها را رد کرده‌است. او بر این باور است که در آن دوره، خیلی‌ها مسائل هیجان‌برانگیز جنگ را دیدند؛ اما او جنایت دشمن را می‌دید و نی‌نوا را مربوط به حس و حال آن زمان می‌داند.
حسین علیزاده در عین حال که از همهٔ این ایده‌ها استفاده کرده، بر این باور است که نی‌نوا برای او مانند یک یادداشت روزانه بود. از دید او، در سال ۱۳۶۲ در ایران همه چیز شکل خاصی داشت و به خصوص جنگ هم در جریان بود و یک حس غیرقابل تعریفی می‌داند که موجب شد نوشتن این کار خیلی روان و راحت پیش برود

Related Post